پنجره را باز میکنم.اسمان امروز هم ابری است،دلم گرفته اس،فکرمی کنم...به روزهای ازدست رفته ام.به روزهایی که درانتظاریک ارزوگذشت.بایداینک بروم،و چمدانی راکه به اندازه ی پیراهن تنهایی من جادارد بردارم.نسیمی میگذردو به یادم می اورد که نه...هنوز مانده...هوایش ترنمی داردمانند امید...بارانی به وسعت فردا...طپشی با صدای عشق.
نوشته شده توسط شاران
نظرات شما عزیزان:
anjell 
ساعت10:07---25 ارديبهشت 1390
salam mer30 az nazaretoon.manam linketoon mikonam, rasti age ejazemidid in matlabetoono mizaram too webam ,
|